قَالَ نَوْفٌ الْبِکَالِیُّ: رَأَیْتُ أَمِیرَ الْمُؤْمِنِینَ صَلَوَاتُ اللَّهِ عَلَیْهِ مُوَلِّیاً مُبَادِراً. فَقُلْتُ:
أَیْنَ تُرِیدُ یَا مَوْلَایَ؟
فَقَالَ: دَعْنِی یَا نَوْفُ إِنَّ آمَالِی تُقَدِّمُنِی فِی الْمَحْبُوبِ.
فَقُلْتُ: یَا مَوْلَایَ وَ مَا آمَالُکَ؟…
نَوف بِکالى میگوید: امیر مؤمنان(ع) را دیدم در حالیکه رویگردان و شتابان بود، پس به حضرت عرض کردم: به کجا مىروى، مولاى من؟
حضرت فرمود: اى نوف! رهایم کن که آرزوهایم مرا به سوى محبوب کشانده است.
گفتم: مولاى من! آرزوهایت چیست؟
هرکسی در جلسه روضه شرکت کند، مرحلهای از شهود و مقام شهادت را دارد، هرکسی در این جلسهها نیاید یک درجه از شما عقب مانده است.
هر وقت دست به خطا و گناه میزنیم چون زشت است و با زشتیها جمع میشود، انگار به بازوان قنفذ کمک میکنی. پشت صحنه این است. چطور معنویت پشت صحنه دارد، بدیها هم پشت صحنه دارد.
کسانی که مرتب از امام حسین علیهالسلام میگویند، بدانند اگر ملاقاتی در این دنیا صورت نگیرد، در آن دنیا خبری نیست.
باید در تمام مصائب بگوییم: «ما رأيت إلا جمیلا» به این مرحله می رسیم یعنی مقامی که انسان مظهر حقيقت حضرت زینب(س) میشود.
چون ائمه اطهار علیهمالسلام حي هستند، کلامشان هم حی هست، نگاهشان هم حی است. اباعبدالله همان نگاه به حر را همین الان به من و شما هم میکند،
حالا که خدا شما را طوری قرار داده که به دین علاقهمند هستید، سعی کنید از پوسته و ظاهر به مغز و باطن بروید.
این از معرفت است که ما هنوز آن را نچشیدهایم؛ چیزی که برای آن نیاز به تهذیب نفس و خودسازی داریم.
امام صادق علیهالسلام میفرمایند: ما مأموریت داریم چشم باطن شما را باز کنیم .
ثارالله یعنی آن کسی که در تمام عالم، ساری و جاری است و حیات معنوی همه موجودات به اوست. اگر او نباشد، هیچ حیاتی در عالم نیست و خدای متعال با اوست که جلوه کرده و به موجودات و مخلوقات خودش حیات میبخشد.
زینب سلاماللهعلیها ما را دعوت میکند به گفتن: «ما رأیت إلا جمیلا؛ جز زیبایی ندیدم». در مشکلات هم بگوییم: «ما رأيت إلا جمیلا» خواهرم به بداخلاقی شوهرت بگو: «ما رأيت إلا جميلا.» برادرم تو هم در تمام سختیها بگو: «ما رأيت إلا جمیلا»