کتاب ساقی عشق

70,000 تومان

دسترسی: 2 در انبار

دسته: برچسب:

حضرت استاد سعادت‌پرور(ره)، در ابتدای شرح دیوان حافظ مقدمه‎ای دارند که برای شناخت و فهم صحیح غزلیات حافظ و اشعار دیگر عرفا و بزرگان، بسیار مفید و ضروری است؛ بنابراین برای توضیح غزلی از حافظ، بخش‏ هایی از این مقدمه را با هم مرور می‏کنیم. ایشان می‎فرماید:

«…از مجموع آیات و احادیث و دعاها استفاده مى‎شود كه غرض اصلى از خلقت و بعثت انبیاء(ع) غیر از آن چیزى است كه عموم مردم تصوّر كرده و مى‏ كنند؛ اعتقاد خود را بر آن استوار نموده‎اند؛ و هر یك دیگرى را آماج تهمت‏ هاى خود قرار داده و مى‎گوید: وى خلاف حق را فهمیده است. لذا بزرگان اهل كمال و كسانى كه این‏گونه مطالب را دریافته‎اند، از بیم تازیانۀ تكفیر و یا عدم‌پذیرش كوته‎فكران، جرأت اظهار نداشته و بعضاً آن را در لفّافۀ شعر و یا كلام پیچیده‎اى بیان كرده ‏اند.

به هرحال از طایفۀ جلیلۀ علماء در عصر حاضر، دو شخصیت بزرگوار توانسته ‏اند این مقصد را با حفظ و اجراى دیگر مراتب احكام اسلامى، باجرأت اظهار كنند و در گفتار و نوشتار خود، به شرح آن پرداخته و زمینه را براى دیگران در بازگو كردن حقایق فراهم نمایند.

یكى استاد بزرگ و مرجع عظیم ‏الشأن شیعه و رهبر مسلمانان جهان، آیةاللَّه ‏العظمى، جامع معقول و منقول، صاحب كمالات نفسانى، عارف‏ باللَّه، روح ‏اللَّه الموسوى ‏الخمینی مى ‏باشد كه اخیراً هم در پیام روح‎بخش خود، اسلام را اسلام ناب محمدىJ نامیدند. زبان نویسنده از بیان عظمت نفس و جامعیت ایشان، قاصر است؛ چنان‌كه شخصیت این عزیز عالم اسلام، تاكنون در بین شخصیت‏هاى اسلامى و علما بى‏نظیر بوده است، بعید به نظر مى‎رسد كه جامعۀ اسلامى در آینده نیز همانند ایشان را به خود ببیند.

و دیگرى استاد بزرگ علمى و عملى در معارف اسلامى، مفسّر و فیلسوف عظیم‏ الشأن، حضرت علامه سیدمحمّدحسین طباطبائی مى‏ باشد كه الحق، حقّ بزرگى به گردن فرزندان حوزه ‏هاى علمیه، بالاخص حوزۀ علمیۀ قم، بلكه شیعه، بلكه عالَم اسلام دارد. زیرا معارف اسلامى را از طریق كتاب و سنّت و علم و عمل، در گفتار و رفتار و تألیفاتش آموخت؛ به‏ گونه‎اى كه مى‎توان گفت: بعد از وى، علمایى كه‏ مى ‏خواهند اسلام را بشناسند، از ایشان مستغنى نیستند. رَحْمَةُاللَّهِ وَرِضْوانُ اللَّهِ تَعالى‏ عَلَیْهِ

…اگر دنیاى امروز به وحشت افتاده و نمی‎تواند چنین شخصیت‎هایى را در جهان اسلام ببیند، از بركت وجود چنین اسلامى است كه ایشان بیان نموده‏اند. به فرمودۀ قائد بزرگ، امام خمینى، اسلام خشك و بى‏ محتوا براى دشمنان اسلام ضررى ندارد؛ بلكه اثرات این معارف حقّه و معانى بلند توحیدى در تمام امور است كه منافع آنان را به خطر انداخته است. لذا در كشورهاى عربى، این‌گونه كتاب‎ها برچیده مى‎شود و در كشور اسلامى ما نیز، حسّ بدبینى به این امور را توسّط خود ما دامن مى‎زنند.

حال ببینیم خواجه‏ شمس ‏الدّین محمّد حافظ شیرازى كیست؟

خواجه، یگانۀ زمانى است كه بعد از وى اهل كمال و معرفت او را ستوده و ارباب شعر و سخن در مدح گفتار و غزلیات و مقام و منزلت معنوى او غزلیاتى سروده‏اند. از جمله عارف و محدّث و متتبّع باعظمت، مرحوم ملّامحسن فیض‌كاشانى كه مى‌فرماید:

ای یار مخوان ز اشعار، الّا غزل حافظ

اشعار بود بیکار، الّا غزل حافظ

در شعر بزرگان جمع، کم یابی و این هر دو

لطف سخن و اسرار، الّا غزل حافظ

استاد غزل سعدی است، نزد همه‏کس لیکن

دل را نکند بیدار، الّا غزل حافظ

صوفیه بسی گفتند، دُرهای نکو سفتند

شیرین نبود‌ای یار، الّا غزل حافظ

آن‏ها که تهی دستند، از گفته خود مستند

کس را نکند هوشیار، الّا غزل حافظ

غوّاص بهار شعر، نادر به کَفَش افتد

نظمی که بود دُر بار، الّا غزل حافظ

شعری که پسندیده‏ست، آن است که آن دارد

آن نیست به هر گفتار، الّا غزل حافظ

ای فیض تتبّع کن، طرز غزلش چون نیست

شعری که بود مختار، الّا غزل حافظ

همچنین مرحوم حكیم متألّه، حاج ملّاهادى سبزوارى مى‎گوید:

هزاران آفرین بر جان حافظ

همه غرقیم در احسان حافظ

خواجه، شخصیتى است معنوى كه آنچه را با ظرافت و شیوایىِ بیان در ابیات خود سروده، شرح حالات و مشاهدات ایّام و لیالىِ عمر خود بوده، نه صرف غزل‏سرایى. شاهد بر این سخن آن است كه اكثر ابیات یك غزل از جهت لفظ، ربطى با یكدیگر ندارند، ولى از جهت معنى و حالات پیوسته ‏اند. بیانات آیندۀ ما در ذیل هر بیت، شاهد بر آن است؛ كه در این مقدّمه از هرگونه مبالغه و اغراقى در معرّفى شخصیت خواجه دورى شده است.

من هم چون شما، وى را نمى‌شناختم. هنوز بالغ نشده بودم كه در خانۀ عمو و پدرم، با دیوان خواجه آشنا شدم. آن‏ها گاه ‏گاهى بعضى از غزلیات خواجه را مى‏ خواندند؛ به خصوص پدرم كه صداى خوشى داشت و من گوش مى‌كردم. این دو بزرگوار اهل علم نبودند و تحصیلات زیادى هم نداشتند، ولى از گفتار شیرین و غزلیات خواجه لذّت مى‏بردند.

هر چند تاكنون شرح‎هایى بر دیوان خواجه یا بعضى غزلیات او نوشته‏اند، ولى بیشتر آنان به اصطلاحات و ظرافت‏ هاى ادبى آن توجّه داشته ‏اند. بعضى از فلاسفه و عرفا هم بر بعضى از غزلیاتش شرحى نگاشته ‏اند؛ ولى نه به طریقى كه ما پیموده ‏ایم كه مطابق با حالات و گفتار خواجه و بهره گرفته از آیات و احادیث و دعاهاست.

هنگامى كه از استاد بزرگوار سؤال مى‎شد كه غیر از خواجه، چه كسى از شعراى فارسى زبان اهل كمال، بهتر و زیباتر شعر و غزل سروده است؟ جواب مى‎شنیدیم: «خواجه!» هرگز ندیدیم که حضرت استاد، كسى را در ردیف خواجه نام ببرند؛ بلكه مى‎فرمودند: «گفتار خواجه، بر طبق حال است. اى كاش! كسى مى‎توانست غزلیات او را بر طبق حالات سلوكى تنظیم كند!» و همواره مى‏ فرمودند: «چه كسى مى‎تواند غزلیات حافظ را شرح كند؟!» كه علّت آن نیز، همان بر طبق حال بودن ابیات اوست.

ممكن است مقصود استاد از بیان این جمله كه: «چه كسى مى‎تواند غزلیات حافظ را شرح كند؟!» این باشد كه تا فردى خود به این كمالات نرسیده باشد نمى‎تواند به عمق سخن خواجه پى ببرد.

این فراز از فرمایشات مرحوم استاد سعادت ‏پرور، خیلی بلند است! چون معنای اینکه می‎فرمایند: «تنها کسی می‏تواند از حرف‏های حافظ، پرده‏ برداری کند که خودش به كمالات او رسیده باشد»؛ این است که خودشان، تمام مقامات حافظ را دارا شده‎اند و وقتی که این كمالات را دارا شدند، غزلیات او را شرح فرمودند.

حضرت استاد در خیلی از نوشته‎هایشان، کاملاً به مقامات معنوی خودشان اشاره داشتند و خود را معرفی می‏فرمودند. ایشان دارای مقام محمود، مخلَصین و حیات طیبه بود.

در این بحث همان فرمایشات حضرت استاد را به‏ صورت ساده‎تر عرض می‎کنیم؛ هرچند ما، بویی از این معارف نبردیم و چون نبرده‎ایم، نباید در مطالب ایشان دست ببریم. امّا از آنجا که فرمایشات حضرت استاد در ذهنمان هست، آن‏ها را بایگانی نمی‎کنیم و به شما هدیه می‎کنیم.

بنابراین محور این مباحث فرمایشات حضرت استاد است و در ادامه مطالبی که از استاد در شرح ابیات در ذهن بنده هست را می‌آوریم.

 

نام پدیدآور

استاد غفاری

تولید کننده

حفظ و نشر آثار استاد غفاری(حفظه الله)

دیدگاهها

هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.

اولین نفری باشید که دیدگاهی را ارسال می کنید برای “کتاب ساقی عشق”

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

اسکرول به بالا