اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا اَباعَبْدِاللَّهِ وَ عَلَی الاَرْواحِ الَّتی حَلَّتْ بِفِناَّئِکَ عَلَیْکَ مِنّی سَلامُ اللَّهِ (اَبَداً) ما بَقیتُ وَ بَقِیَ اللَّیْلُ وَ النَّهارُ وَ لاجَعَلَهُ اللَّهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنّی لِزِیارَتِکُمْ اَلسَّلامُ عَلَی الْحُسَیْنِ وَ عَلی عَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ وَ عَلی اَوْلادِ الْحُسَیْنِ وَ عَلی اَصْحابِ الْحُسَیْنِ
این حسین کیست که عالم همه دیوانه اوست
این چه شمعی است که جانها همه پروانه اوست
حسين جان! تو که هستی که از آدم(ع) تا خاتم(ص) دستگير انبيا و اوليايی؟ تو کدامين پدری هستی که هر ساله کاروانت را راه میاندازی و تمام خانواده و قبيله و اصحاب باوفايت از کوچک و بزرگ، از علیاصغر تا علیاکبر، از رقيّه تا زينب(س)، از جون تا حبيب، … را با خود همراه میکنی تا کوچکی مثل من را دستگيری کنی! تو که هستی که در رکوع و سجود، در اشکها، در اعمال، در ذکرها، در توسّلات، در چای روضه، در غذای مجلست، در منبر خطيب، در روضه مداح، در پيادهروی اربعين، در صفا و مروه، در کعبه و منا، در جلسه درس، در محل کار و … تجلّی میکنی تا بندگان را با خودت بالا ببری؟! تو که هستی که عشقت را در وجود همه انسانها، مسلمان و مسيحی و يهودی، مؤمن و گناهکار، مرد و زن، پير و جوان و کودک نهادی؟! و تو که هستی که گناهکاران را از منجلاب گناه رها میسازی؟! و تو کدامين پدری هستی که تيرهای گناه را به جان میخری و باز هم فرزندان ناخلفت را دوست داری و از آنها دستگيری میکنی؟!
حسين جان! خجالت و شرمساری مانع همکلامی با توست و کرامت و بزرگورايت مشوق ارتباط بيشتر با تو، چهاينکه فرزند -هر چند ناخلف- پدری غير از تو ندارد و آغوشی غير از آغوش تو نمیشناسد. حسين جان! تو اميد نااميدان، عشق درماندگان، آقای بیپناهان و صدای مستضعفانی، تو کريمی و رحيمی، تو عطوفی و رئوفی، تو سلامی، تو عزيزی و تو تجلّی تمام اسمايی و سلام بر تو که خلاصه تمام خوبیهايی!
اباعبدالله الحسين(ع) به همه موجودات عنايت دارد و از اين ميان، افرادی که برای خدا بندگی میکنند مورد عنايت ويژه آن حضرت قرار میگيرند، چه اينکه او «اباعبدالله» است. آن حضرت همچون ديگر انوار مطهّر، پيش از اين عالَم در عوالم نوری مورد امتحان و ابتلای خدا قرار گرفت و با سربلندی از آنها فارغ گرديد، ولی باز هم به انتخاب خود، فداکارانه نجات ديگر انسانهايی که در عالَم دنيا فرصتی ديگر يافته بودند را برگزيد و پا به عرصه دنيا نهاد، زيرا او پدر است و فرزندان خويش را رها نمیکند. آن حضرت برای رساندن همه انسانها به مقامهای معنوی، همه چيز خود را فدا کرد، ازاينرو هر کس به نحوی به او پيوسته و خواهد پيوست، برخی با نگاه عاشقانه او، برخی با علیاکبر(ع) و بعضی با علیاصغر(ع)، برخی با برادر با وفايش ابالفضل العباس(ع) و عدهای با اسارت زينب(س) و رقيّه(س) سوار بر اين کشتی نجات شده و مسير لقای خدا را میپيمايند.
زيارت عاشورا، زيارت عشق است، چراکه آن حضرت عشق و عاشقی را معنا فرمود. اين زيارت، زيارتِ ابعاد نورانی آن امام همام است و خدای متعال آن را برای سيراب کردن و رساندن انسانها مخصوصا سالکان الی الله به سرچشمه خورشيد، از زبان امام صادقA فرود آورده است. برايناساس، کسی که با نگاه معنوی و توحيدی و با تأمّل و تفکر وارد اين زيارت گردد، در حقيقت، در اقيانوس بيکران «پدر بندگان خدا» غرق گرديده و در آن حضرت فانی میشود، چنانکه از سوی ديگر، با ورود به اين زيارت، دشمنان درونی خود و آن حضرت را شناخته و برای رهايی از آنها دست خود را از دست آن حضرت رها نخواهد کرد.
بنابراين، ابعاد معنوی زيارت عاشورا از اهميّت ويژهای برخوردار است که کمتر بدان پرداخته شده و در اين کتاب گوشهای از آن ابعاد تبيين گرديده است. مطالب اين کتاب بر پايه بيانات استاد غفاری که سالها از سفره معنوی «اباعبدالله(ع)» بهره برده و در محضر اساتيدی همچون آيت الحق استاد سعادتپرور کسب فيض کرده و از معارف توحيدی خوشهچينی نموده، ارائه گريده است.
برای بهرۀ بيشتر از اين کتاب، توجه به نکات ذيل ضروری مینمايد:
- اين کتاب به ابعاد معنوی زيارت عاشورا پرداخته، ازاينرو برای ابعاد تاريخی، ادبی و … آن به کتابهای مربوطه مراجعه گردد.
- هدف کتاب، ارائه تفسير و تبيين همه واژهها و عبارتهای زيارت عاشورا نبوده و تنها به برخی از آنها پرداخته شده است.
و الحمدلله و سلام علی عباده المخلَصین
بازدیدها: 626
دیدگاهها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.