کتاب شوق عشق؛ اثر استاد غفاری
  • 15 بهمن 1399 ساعت: ۸:۰۴
  • بازدید 1661
    18

    در حدیث شریفی از نبی مکرم اسلام(ص) است که در ایام زندگی شما نفحات و فرصت هایی را خداوند متعال قرار داده است. آگاه باشید، خودتان را در معرض آن فرصت ها قرار دهید. یکی از این فرصت ها که همچون دیگر موقعیت های عمر به سرعت می آید و با شتاب می گذرد ماه […]

    پ
    پ

    در حدیث شریفی از نبی مکرم اسلام(ص) است که در ایام زندگی شما نفحات و فرصت هایی را خداوند متعال قرار داده است. آگاه باشید، خودتان را در معرض آن فرصت ها قرار دهید. یکی از این فرصت ها که همچون دیگر موقعیت های عمر به سرعت می آید و با شتاب می گذرد ماه مبارک رمضان است. این ماه شريف قطعا از اکمل مصادیق این فرصت ها و نفحات الهی است که اگر آن را درنیابیم و به بهترین وجه و بالاترين معرفت، توشه از آن نگیریم همانند ابری زودگذر، حسرت گونه از دست دوستدارانش می رود و دیر به دست می آید.

    تا فرصت کار هست عاقل باید
    کاری کند و بهره از آن برباید

    واگر غیر از این بود جای تعجب داشت؛ چراکه معشوق کارش ناز کردن برای عاشق، دیر آمدن و زود رفتن است ولی محبوب حقیقی، خود را در این ماه از پرده ناز برون ساخته و عاشقانه به سوی دلباختگان خویش روی آورده است.

    هزار دیده به روی تو ناظرند و تو خود
    نظر به روی کسی بر نمی کنی از ناز

    معشوقی که عمری در ناز به سر برده ، حال با روی خوش و با بوسه های مکرر به سمت عاشقان مجنون خویش روی آورده و آغوش خویش را به روی آن ها گشوده است. از این رو برای آنکه از زمره ی غافلان محسوب نگردیم با مطالعه ی سرچشمه هایی از معارف حقیقی می توانیم به جمع عاشقان با معرفت می پیوندیم و از ضایع شدن این فرصت بی نظیر جلوگیری می نماییم.

    باید دانست اگر چه تمامی روزها روز خدا هستند ولی برخی روزها بخاطر ظرف زمانی مبارک و مورد عنایتی که دارا هستند از جمله موارد ایام الله به نحو خاص هستند که في الواقع تک تک روزهای این ماه در شمار ایام الله هستند.

    در حقیقت ماه مبارک رمضان، ماه روزه، ماه تسلیم ، ماه پاکیزگی، ماه جدا شدن نیکان از بدان ، ماه قیام و ماه نزول قرآن است و نیز «ماه برچیده شدن بساط شیاطین از عرصه ی زندگی آدمیان و حضور ملموس ملائک در اطراف روزه داران عاشق و واله است.» به تعبیر دیگری ماه پر کشیدن به آسمان های هفت گانه است و چراکه درهای آسمان در این ماه به صورت ویژه باز می شود، چه ماهی بالاتر از این ماه که اولش رحمت، وسطش مغفرت و بخشش و آخرش رهایی از آتش فراق برای عشاق حضرت دوست است نه تنها ماه علی و زهرا، نه تنها ماه امام حسن مجتبی و امام زمان ،نه تنها ماه تجلی همه ی اسماء الله بلکه ماه خداست. ماه شکستن بت ها و الهه های ساختگی و رسیدن به اله حقیقی. ماه تجلی نقدی قابلیت های ما و ماه خروج از اعتقادات سطحی و ماه شوق به ذکر، ماه تجلی قرآن و اسماء الله، ماه مسیر از الله به الله ، ماهی که ره صد ساله در یک شب آن طی می شود،
    ماه ورود به مقام مخلصين، ماه نیاز به درگاه بی نیاز و در یک کلام ماه شوق عشق الهی است.

    شوق عشق تلمیحی است به روایت حضرت ختمی مرتبت محمد(ص) {ناجی داود ربه فقال: «إلهي الكل ملك خزانة فأين خزانتك ؟، قال- جل جلاله -: الى خزانة أعظم من العرش، و أوسع من الكرسي و أطيب من الجنة، و ازي من الملكوت، أرضها المعرفة، وسماؤها الإيمان، و شمشها الشوق، و قمرها المحبه، و نجومها الخواط، و شحائها العقل، و مظرها الرحمة و أثمارها الطاعة ، ونموها الحكمة، ولها أربعة أبواب العلم و الحلم و الصبر و الرضا. ألا و هي القلب،}

    پیامبر می فرماید: «داوود در مناجات با خدای خویش عرض کرد:
    ای خدای من! هر پادشاهی را خزانه ای است، خزانه تو کجاست؟ خدای بزرگ فرمود: مرا خزانه ای است که از عرش بزرگتر، از کرسی فراتر، از بهشت پاکیزه تر و از ملکوت آراسته تر است، زمین آن معرفت، آسمانش ایمان، خورشیدش شوق، ماهش عشق و محبت، ستارگانش اندیشه های برتر، ابرش عقل، بارانش رحمت، میوه اش طاعت و نتیجه اش حکمت است. دارای چهار دراست: علم، حلم، صبر و رضا. بدانید آن خزانه، قلب است.

    مجموعه ای از بیانات عاشق دلباخته و سینه سوخته، حضرت استاد غفاری روحی فداه ، که بیشتر آنها در ماه مبارک رمضان در جمع سالكين الى الله و مشتاقان کوی دوست ایراد سخن شده است. بیاناتی که تمامی ظرفیت های معنوی رسیدن یک عاشق به معرفت حقیقی معشوق را برای وی تبیین می سازد و باعث می گردد این ظرف زمانی مبارک بدون حظ عرفانی از دست سالک نرود. سوز و شوق نهفته ی در کتاب، درحالی که خبر از آتش درونی مؤلف میدهد:

    بیان شوق چه حاجت که آتش دل

    توان شناخت ز سوزی که در سخن باشد

    ولی در ضمن آن، ما را برای سوختن پرواز می دهد، چه آنکه مگر می شود شمعی برای پروانه ای بسوزد و دیگر شمع ها را برای سوختن بی پروا نسازد.
    در این زمانه ای که ثابت ماندن در صراط مستقیم به جز عاشقی راهی ندارد برای شنیدن فریاد همه ی عرفا و دلسوختگان، در گام نخست باید عاشق شد و دور پروانه سوخت. برای بقاء راهی به جز سوختن و فنا شدن برای سالک عاشق نیست، لکن این به معنی مردن و از بین رفتن عاشق نیست، شمع، با سوختن در راه پروانه ، خود را از جدایی معشوق رها ساخته و با معشوق یکی شده و با این کار باعث دیده شدن پروانه می شود

    شرح این قصه مگر شمع برآرد به زبان

    ورنه پروانه ندارد به سخن پروایی

    پس
    هرگز نمیرد آنکه دلش زنده شد به عشق

    ثبت است بر جریده ی عالم دوام ما

    و نیز
    در این مقام مجازی به جز پیاله مگیر

    در این سراچه بازیچه غیرعشق میاز

    همچنین:
    بحری است بحر عشق که هیچش کناره نیست

    آنجا جزآنکه جان بسپارند چاره نیست

    آن دم که دل دهی به عشق خوش دمی بود

    در کار خير حاجت هیچ استخاره نیست

    شوق عشق همچون دارویی به مداوای دردهای عاشقین و سالكين الى الله می پردازد؛ چه آنکه امام بزرگوار ما فرمود: «کتاب اخلاق بايد موعظه کتبیه باشد و خود دردها و عیب ها را معالجه کند، نه آنکه راه علاج را نشان دهد. کتاب اخلاق آن است که به مطالعه ی آن، نقس قاسی، نرم و غير مهذب، مهذب و ظلمانی نورانی شود و آن – هدف – به آن است که عالِم در ضمن راهنمایی، راهبر و در ضمن ارائه راه علاج معالج باشد و کتاب، خود دوای درد باشد نه نسخه ی دوا نما. طبيب روحانی باید کلامش حکم دوا داشته باشد نه نسخه» و پس از مداوای آن دردها، سالک عاشق خود را سینه سوخته ای می یابد که تنها راه آرامش را شعله ور شدن و ذوب شدن در راه محبوب خویش می یابد و این مرام سلوک به سمت عشق و مسلک شوق عشق است، زیرا سالک عاشق گمان می دارد با وصال، به آرامش می رسد درحالیکه وصال برای عاشق، نقش ابتدای سوختن و آمادگی برای از خود بیخود شدن را بیشتر از آرامش یافتن بازی می کند. ولی با این همه باید اعتراف کرد که:

    مرا امید وصال تو زنده می دارد
    وگرنه هردمم از هجر توست بیم هلاک

    خرید کتاب شوق عشق

    ثبت دیدگاه