وقتی انسان خورشید را ناز کرد

علامه حسن‌زاده آملی:

✅ در بعدازظهر جمعه در منزل قم تنها بودم. جذبه‌ای بی‌مثال روی آورد. و حقیقت «يَوْمَ تُبَدَّلُ الْأَرْضُ غَيْرَ الْأَرْضِ وَ السَّمَاوَاتُ ۖ وَ بَرَزُوا لِلهِ الْوَاحِدِ الْقَهَّارِ» برایم تجلی کرده است.

و اضطرابی که سلطان اسم اعظم قهّار در آن حال اقتضاء می‌کرد بر من مستولی شد که افتان و خیزان با گریه و زاری در و دیوار را می‌بوسیدم، و زمین و آسمان به خصوص خورشید را ناز می‌کردم؛

در هر حال حالی بود که به قول عارف شبستری در گلشن راز:
که وصف آن به گفت‌ و گو محال است
که صاحب حال داند کان چه حال است

? انسان در عرف عرفان، علامه حسن‌زاده آملی، واقعه۱۷،ص۴۰.

https://shahdeshgh.ir/category/bayanat/orafa/

برای آگاهی بیشتر از مطالب شاگرد برجسته آیت الله سعادت پرور حضرت استاد غفاری سایت معرفت نفس را هم ببینید.

ارسال یک دیدگاه

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

اسکرول به بالا