کتاب سه گام سالک عاشق؛ اثر استاد غفاری
۲۳ مرداد ۱۳۹۹ - ۷:۱۳
بازدید 4780
60

هر سالکی باید این «سه گام عاشقی» را بداند که از کجا آمده است، در کجا قرار دارد و به کجا می‎رود!

منبع : کتاب سه گام سالک عاشق
پ
پ

معرفی کتاب سه گام سالک عاشق

امیرالمؤمنین(ع) فرمودند:«رَحِمَ اللّهُ امْرِءً أَعَدَّ لِنفسِهِ وَاستَعَدَّ لِرَمسِهِ وَعَلِمَ مِن‏ أينَ‏ وَ فى‏ أينَ‏ وَ إلى‏ أينَ ؛ خدا رحمت کند کسی را که خودش را آماده کند و آماده شود برای -بازگشت به- خاکش و بداند از کجا آمده و در کجا هست و به کجا می‎رود.»
روزها فکر من این است و همه شب سخنم
که چرا غافل از احوال دل خویشتنم؟!
از کجا آمده‎ام، آمدنم بهر چه بود؟!
به کجا می‎روم آخر ننمایی وطنم؟


هر مسیری ابتدا، میانه و مقصدی دارد؛ در این مسیر، به راهنما بیش از هرچیز دیگر نیاز هست؛ چراکه بدون داشتن راهنما، یا مسیر تغییر می‎کند و ما را منحرف می‎سازد و یا به کندی به مقصد می‎رسیم. در این بین، مسیرِ رسیدن به خداوند متعال و هدف خلقتِ ما از همه‎ی مسیرها پر خطرتر و پرپیچ و خم‌تر است و دارای راهنماهای دروغین و قسم‌خورده‎ای است که سوگند یادکرده‎اند تا مقام مخلَصین، ما را از هدف و مطلوب حقیقی دور سازند. «قالَ‏ فَبِعِزَّتِكَ‏ لَأُغْوِيَنَّهُمْ‏ أَجْمَعِينَ‏ إِلاَّ عِبادَكَ‏ مِنْهُمُ‏ الْمُخْلَصِين‏».

با این وصف برای رسیدن به مقصد و مقصود، راهی جز راه اطمینان و اعتماد به صاحب راه که خود پروردگار متعال و حکیم است، نمی‎باشد؛ او نیز ما را به‎سوی کسانی که وی را شناخته‎اند حواله داده و دست ما را در دست آن‎ها نهاده و جز اطاعت از آنان چیزی از ما نخواسته است، زیرا آنان با طی کردن مسیرهای ناهموار، به مقصد رسیده و با نوشاندن معارفی عمیق ما را به دستیابی به مقصد، به بهترین وجه راهنمایی می‎کنند.

سه گام عاشقی

هر سالکی باید این «سه گام عاشقی» را بداند که از کجا آمده است، در کجا قرار دارد و به کجا می‎رود! مهم‎ترین تذکّری که اگر انسان به یاد آن باشد، از این خرابه‎ی فراق از معشوق به سمت آبادی وصال حرکت نموده و این بی‎قراری، سرآغاز یک یقظه و بیداری در زندگی او می‎شود. سرآغازی که تا به جواب کامل-علمی و عملی- نرسد، خویش را مذمت نموده و از کاهلی و عقب‎ماندگی خود رنج می‎بَرَد.


باید از خود سؤال کنیم که هدف خداوند متعال از این همه دستگاه عظیم خلقت و آفرینش چه بوده که:
«الَّذينَ يَذْكُرُونَ اللَّهَ قِياماً وَ قُعُوداً وَ عَلى‏ جُنُوبِهِمْ وَ يَتَفَكَّرُونَ في‏ خَلْقِ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ رَبَّنا ما خَلَقْتَ هذا باطِلا»؛ «هم‎آنان كه خدا را [در همه احوال‏] ايستاده و نشسته و به پهلو آرميده ياد می‌كنند و در آفرينش آسمان‎ها و زمين می‌‏انديشند [كه:] پروردگارا! اين‎ها را بيهوده نيافريده‌‏اى.‏»
مانده‎ام سخت عجب کز چه سبب ساخت مرا
یا چه بوده است مراد وی از این ساختنم


بی‎شک ما دارای قابلیت‎های فراوانی هستیم که با تفکّر بر روی این حدیث می‎توان به آن‎ها رسید؛ قابلیت‎هایی که تنها در وجود انسان قرار دارد و برای رسیدن به آن‎ها باید از مسیری پرجاذبه گذشت.
مرغ باغ ملکوتم نیم از عالم خاک
دو سه روزی قفسی ساخته‎اند از بدنم


بنابراین پرواز، وظیفه‎ی ما و البتّه نقطه‎ی شروع ما می‎باشد. ولی همان‎طور که عرض شد این مسیر، پر از جاذبه‎های مختلف است که ممکن است ما را از رسیدن به مقصد بازدارد؛ بنابراین «خضر راهی» می‎خواهد و میّت شدن در دست غسّالی تا ما را با سرعت راهبری کند.
چه خبرهاست خدایا که ندارم خبری
کو مرا خضر رهی تا که نمایم سفری؟
با که گویم که چه‎ها می‎کشم از دست دلم
با تو گویم که ز احوال دلم باخبری

شکوفایی حداکثری ظرفیت انسان

اگر با دقّت به تاریخ آفرینش بشر بنگریم، می‎بینیم که همه‎ی انبیا از آدم تا خاتم(ع) برای آنکه انسان را به تفکّر درباره‎ی این حدیث که از کجا آمده در کجا هست و به کجا در حال حرکت است، مبعوث شده‎اند؛ لکن پیامبر ختمی‎مرتبت(ص) در اوج دوران شکوفایی و رشد انسان‎ها آمده و به دنبال شکوفایی حدّاکثری این ظرفیت بوده است؛ «بُعِثْتُ بِمَکَارِمِ الْأَخْلَاقِ وَ مَحَاسِنِهَ». پیامبر ما، تهذیب را سرلوحه‎ی کار خویش قرار داده است.


«هُوَ الَّذِي بَعَثَ فِي‏ الْأُمِّيِّينَ‏ رَسُولًا مِنْهُمْ‏ يَتْلُوا عَلَيْهِمْ آياتِهِ وَ يُزَكِّيهِم»؛ «او کسی است که در میان کسانی که خواندن و نوشتن نمی‌دانستند، پیامبری را از خود آنان بر انگیخت که آیات خدا را بر آنان می‌خواند و – از آلودگی‌ها- پاکشان می‌نماید.» و قصد وی در این مسیر، بیدار ساختن فطرت توحیدی در میان همه‎ی طالبان تزکیه و هدایت آن‎ها بوده است؛ و همین امر نیز در دستور کار همه‎ی ائمه معصومین(ع) قرار گرفته است.


هوا ‎مسیح نفس گشت و باد، نافه‎گشا
درخت سبز شد و مرغ در خروش آمد
تنور لاله چنان برفروخت باد بهار
که غنچه غرق عرق گشت و گل به جوش آمد


بی‎گمان هرکس از اولیای الهی که به پیمودن این مسیر ذرّه‎ای معرفت یافته، بی‎صبرانه در پی شکوفا ساختن قابلیت‎های خویش و طالبان راه توحید است. از میان این‎همه عرفا و اولیای الهی، مرحوم امام‎خمینی(ره) ازجمله نوادر دَهر در عرفان ناب اسلامی است که با حرکت الهی خویش، باعث شد طالبان راه حق و حقیقت و گرفتاران خال لب دوست، با یک اشاره‎ی وی، همچون هارون مکی خود و منیّت‌هایشان را در تنور عشق بسوزانند و با نوشیدن شهد شیرین شهادت، رَه صدساله را در یک شب طی نمایند.
به فرموده شهید حسن باقری: «اگر امام‎صادق(ع) یک شیعه تنوری مثل هارون مکی داشت، الآن ولایت‎فقیه صدها هزار بسیجی دارد که به یک اشاره مولایشان به قلب آتش می‎زنند.»

معرفت نفس در محضر اولیا

حال از نسل چمران و باقری، همّت و باکری شهید زنده و شهیدپروری طلوع کرده که هم در جهاد اصغر مدافعین حرمِ عارفی همچون شهیدان عُشریه و طهماسبی، سیفی، عسکری‎فرد، دهقان و عبودی را تربیت کرده و هم در جهاد‎اکبر هر هفته صدها نفر از خیل مشتاقان از سراسر کشور به‎سوی درس عرفان و عشق ایشان در عشّ آل محمد(ص) شهر مقدّس قم گرد هم می‎آیند تا تحت عنایات حضرت‌معصومه(س) از انفاس ملکوتی ایشان بهره‎مند شوند. درس‎هایی که تداعی‎کننده انفاس قدسی عارف بالله مرحوم ملاحسینقلی‌همدانی(رض) است.


مطالبی که در پیش‎رو می‎خوانید با بیان و سبکی جدید، مبانی سلوکی و تربیتی عارف واصل استاد غفاری در سه گام مطرح شده است. این کتاب، به تبیین مسیر ساده و دست‎یافتنی توحید از طریق معرفت نفس می‎پردازد. در این کتاب می‎یابیم که همه‎ی ما از خداییم و در این دنیا به سوی خدا در حال حرکتیم و البتّه درنهایت به‎سوی او خواهیم رفت، چه اینکه: «إِنَّا للّه وإِنّا إِلَیهِ رَاجِعُون».


یکی از بزرگان عرفا فرمودند: «اگر ما را با این معارف آشنا ساختند قطعاً ما را تا آخر خواهند بُرد؛ به شرطی که کمی استقامت و جدیت از خود نشان بدهیم.» استقامت و جدیت نیز وقتی حاصل می‎شود که ما معرفت و در پی آن محبّت و عشق به محبوب را در خود بیابیم و به‎دنبال ازدیاد آن باشیم.


باید دانست که در حقیقت نور ما با نور اهل‎بیت(ع) یکی بوده است، ولی براثر لغزش‎ها و غفلت‎های پوچ و بی‎حاصل از هدف خلقت خویش دور شده و درحالی‎که باید در بهشت عبودیت و عشق الهی غرق باشیم، این‎چنین از زمره‎ی قافله‎ی دیوانگان معشوق عقب‎مانده‎ایم. چراکه:
من ملک بودم و فردوس برین جایم بود
آدم آورد در این دیر خراب آبادم

پیچ تاریخی عرفان و معنویت

حقیقت آن است که اکنون عرفان و معنویت در پیچ تاریخی قرارگرفته که باید ماحصل رنج و زحمت تمامی انبیا و اولیا(س) به بار بنشیند و از این غربت بی‎حدوحصر به درآید؛ چراکه تمامی زحمات انبیا و اولیا(س) برای رساندن بشر به این مرحله بوده که با این معارف آشنا شود و البتّه قیام حضرت‎امام‎خمینی(ره) هم برای زنده کردن عرفان بود که عده‎ای مانع آن شدند.


اکنون زمان تقیه گذشته است و باید در این زمان که در حکومت اسلامی قرار داریم «و اوج و تکامل فهم بشر از شهود و عرفان» است، به تبیین این بُعد از زندگی انسان بپردازیم؛ زیرا در «قیام عرفان و قیامت معنویت» سکوت جایز نیست.
بحری است بحر عشق، که هیچش کناره نیست
آنجا جز آنکه جان بسپارند، چاره نیست

خرید کتاب سه گام سالک عاشق

.

.

.

کانال استاد غفاری : ایتا ، سروش ، بله ، گپ ، تلگرام ، آپارات

پیج استاد غفاری : اینستاگرام

سایت استاد غفاری : www.ShahdEshgh.ir

ثبت دیدگاه

  1. سلام

    پاسخ
  2. عالی عالی عالی محبوب دلها آیت الله غفاری

    پاسخ